دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823انگیزش و هیجانهای تحصیلی بر اساس نیمرخهای درگیری تحصیلی دانشآموزان دورۀ اول متوسطه شهر تهران125533410.22099/jsli.2019.5334FAزینب ربانیدکترای روانشناسی تربیتی دانشگاه سمنان0000-0002-2935-3796الهه حجازیدانشیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه تهران0000-0003-3032-5554Journal Article20180808هدف از پژوهش حاضر مقایسۀ انگیزش و هیجانهای تحصیلی دانشآموزان براساس نیمرخهای درگیری تحصیلی در آنها با رویکردی فرد-محور بود. بدین منظور تعداد ۵۸۶ نفر از دانشآموزان پایۀ نهم از دبیرستانهای شهر تهران به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای سه مرحلهای انتخاب شده، و به پرسشنامههای درگیری تحصیلی، انگیزش تحصیلی و هیجانهای تحصیلی پاسخ دادند. با استفاده از روش تحلیل نیمرخ نهفته چهار نیمرخ از درگیری تحصیلی دانشآموزان مشخص شد، که با عناوین نیمرخ درگیری زیاد، درگیری متوسط، درگیری کم و حداقل درگیری نامگذاری شدند. این چهار گروه در کارکردهای انگیزشی و هیجانی تفاوت داشتند، بهاینصورت که میزان هیجان لذت در دانشآموزان با نیمرخ درگیری زیاد در بالاترین حد و در نیمرخ حداقل درگیری، کمترین مقدار بود. هیجان منفی اضطراب در دانشآموزان با نیمرخ حداقل درگیری، بیشترین و در نیمرخ درگیری زیاد، کمترین میزان بود. برای انگیزش درونزاد و برونزاد نیز در دانشآموزان با نیمرخ درگیری زیاد، بیشترین میزان و در نیمرخ حداقل درگیری کمترین میزان به دست آمد، اما بیانگیزشی در نیمرخ حداقل درگیری بیشترین میزان و در نیمرخ درگیری زیاد، کمترین میزان را داشت. الگوهای به دست آمده نشاندهندۀ این است که، انگیزش و هیجانهای تحصیلی دانشآموزان به عنوان تابعی از ترکیب ابعاد درگیری تحصیلی تغییر می­کند. این مطالعه نه تنها شواهد تجربی از ماهیت چندبعدی درگیری تحصیلی را نشان میدهد، بلکه در رابطه با انگیزش و هیجانهای مرتبط با پیشرفت نیز کاربرد دارد. در نظر گرفتن ابعاد چندگانۀ­ درگیری تحصیلی دانشآموزان به صورت همزمان با دیدگاه فرد-محور، استفاده از یک رویکرد مفید برای نشان دادن ناهمگنی نمونه، پیدا کردن الگوهای متفاوت درگیری ­تحصیلی و پیشایندهایش را نوید می<span style="font-family: Times New Roman;">­­</span>دهد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823نقش واسطهای عدم درگیری اخلاقی در رابطۀ بین هویت اخلاقی و رفتار غیرمولد تحصیلی2644533510.22099/jsli.2019.5335FAخاتون محمودنژاددانشجوی دکتری، دانشگاه شیراز، دانشکده علومتربیتی و روانشناسیراضیه شیخ الاسلامیدانشیار دانشگاه شیراز، دانشکده علومتربیتی و روانشناسیJournal Article20190314یکی از چالشهای مهم مؤسسهها و مراکز آموزشی درگیر شدن افراد در رفتارهای غیرمولد تحصیلی است. در پژوهش حاضر نقش واسطهای عدمدرگیری اخلاقی در رابطۀ بین هویت اخلاقی (درونیسازی و نمادسازی) و رفتار غیرمولد تحصیلی بررسی شد. این پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعۀ آماری شامل کلیۀ دانشجویان دانشکدههای فنی و حرفهای شهر شیراز بود. شرکتکنندگان پژوهش شامل 220 دانشجو (110 دختر، 110 پسر) بود که با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند. برای اندازهگیری متغیرهای پژوهش، مقیاسهای عدمدرگیری اخلاقی، رفتار غیرمولد تحصیلی، و اهمیت هویت اخلاقی برای خود بهکارگرفته شد. نتایج مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزار AMOS نشان داد که مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است. مطابق با یافتههای پژوهش، هویت اخلاقی اثر مستقیم بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی نداشت. درونیسازی هویت اخلاقی اثر منفی بر عدمدرگیری اخلاقی نشان داد. نمادسازی نتوانست به نحو معنیداری عدمدرگیری اخلاقی را پیشبینی کند. همچنین، یافتهها بیانگر اثر مثبت عدمدرگیری اخلاقی بر رفتارهای غیرمولد تحصیلی بود. نتایج آزمون بوتاستراپ نشان داد که درونیسازی هویت اخلاقی از طریق کاهش عدمدرگیری اخلاقی منجر به کاهش رفتارهای غیرمولد تحصیلی در دانشجویان میشود. در کل، نتایج این پژوهش شواهدی را برای نقش واسطهای عدمدرگیری اخلاقی در رابطه بین درونیسازی هویت اخلاقی و رفتارهای غیرمولد تحصیلی دانشجویان فراهم آورد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823فراتحلیلِ رابطۀ بین هوش هیجانی و مؤلفههای آن با خودکارآمدی4569533610.22099/jsli.2019.5336FAمسلم امیریدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجانجواد مصرآبادیاستاد روانشناسی تربیتی، گروه علوم تربیتی، دانشگاه شهید مدنی آذربایجانJournal Article20180228در این پژوهش که با بهره­ گیری از روش فراتحلیل انجام­ گرفته، به ترکیب عددی نتایج پژوهش­ های انجام شده در ایران در زمینۀ رابطۀ بین هوش هیجانی و مؤلفه­ های آن با خودکارآمدی افراد پرداخته شده است. جامعۀ آماری فراتحلیل، پژوهشهای در دسترس مرتبط با رابطۀ هوش هیجانی و مؤلفه­ های آن با خودکارآمدی در داخل کشور است که در بین سالهای 1386 تا 1396 منتشر شده­ اند. براساس ملاک­ های تعریف شدۀ ورود و خروج پژوهش­ های اولیه و نیز تحلیل حساسیت، در نهایت50 اندازه اثر از 22 مطالعۀ اولیه بررسی شد. بعد از بررسی ملاک­ های ورود و خروج، یافته­ های کمّی پژوهشهای منتخب با نرم­افزار CMA ویرایش2، تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که هوش هیجانی و مؤلفه ­های آن بر خودکارآمدی افراد تأثیر معنی­ داری داشته و طبق ملاک کوهن، میزان اندازه اثر ترکیبی رابطۀ بین هوش هیجانی و مؤلفه­ های آن با خودکارآمدی برای مدل اثرات تصادفی، در حد متوسط به بالا (34/0= ES) است. بررسی نقش متغیرهای تعدیل­ کنندۀ مؤلفه­ های هوش هیجانی، جامعۀ آماری تحقیقات اولیه و حجم نمونۀ تحقیقات اولیه در ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابستۀ تحقیق، رابطۀ معنی­ داری نشان دادند. بهطور خلاصه، می­توان نتیجه گرفت که آموزش هوش هیجانی می­تواند بر خودکارآمدی افراد تأثیر چشمگیری داشته باشد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823اثر بخشی آموزش ذهنآگاهی بر غرقگی و ثبات قدم دانشآموزان دختر دورۀ دوم متوسطه7091533710.22099/jsli.2019.5337FAشکوفه رحیم پوردانشجوی دکترای روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوارسگان)، اصفهان، ایران.مژگان عارفیاستادیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوارسگان)، اصفهان، ایرانغلام رضا منشئیدانشیار گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اصفهان (خوارسگان)، اصفهان ،ایران.Journal Article20190410پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی ذهنآگاهی بر غرقگی و ثبات قدم دانشآموزان دختر انجام گرفته است. پژوهش از نوع مداخله با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعۀ آماری، همۀ دانشآموزان دختر دورۀ دوم متوسطۀ شهرستان ابرکوه در سال تحصیلی ۱۳۹۷- ۱۳۹۸ بود. شرکت کنندگان در پژوهش، 30 دانشآموز بود که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شد. مشارکتکنندگان بر اساس گمارش تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل به تعداد مساوی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس غرقگی مارتین و جکسون و پرسشنامۀ ثبات قدم داکورث استفاده شد. این ابزار ابتدا برای هر دو گروه به عنوان پیش آزمون، اجرا شدند سپس آموزش ذهنآگاهی به عنوان متغیر مستقل پژوهش در 10جلسه 60دقیقهای، برای گروه آزمایش اجراشد.گروه کنترل هیچ مداخلهای دریافت نکرد. پس از پایان آموزش، بار دیگر دو ابزار پژوهش برای هر دو گروه مداخله و کنترل، به عنوان پس آزمون، اجرا شد. دادهها با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، تجزیه و تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش ذهنآگاهی در افزایش غرقگی و ثبات قدم در گروه مداخله تأثیر مثبت و معنیداری دارد. یافتههای پژوهش حاضر، با توجه به پیشینۀ پژوهش بحث شدهاند. در پایان پیشنهادهایی برای انجام پژوهش دربارۀ آموزش ذهنآگاهی و متغیرهای مربوط به غرقگی و ثبات قدم ارائه شده است.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823صبر مادر و پرخاشگری کودک: نقش میانجی استرس والدگری92107533810.22099/jsli.2019.5338FAمرضیه صادق زادهدکتری تخصصی روانشناسی تربیتی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه سلمان فارسی کازرونلیلا شاملیدکتری تخصصی روانشناسی عمومی، استادیار و عضو هیئت علمی دانشگاه سلمان فارسی کازرون0000-0002-4503-1041فرهاد خرماییدکتری تخصصی روانشناسی تربیتی، دانشیار و عضو هیئت علمی دانشگاه شیرازJournal Article20190407پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی استرس والدگری در رابطۀ میان مؤلفههای صبر مادر و پرخاشگری کودک انجام گرفت. شرکتکنندگان در پژوهش شامل 195 نفر از مادران کودکان پیشدبستانی شهر کازرون بود، که به روش نمونهگیری خوشهای چندمرحله ­ای انتخاب گردید. به منظور گردآوری دادهها از سه مقیاس صبر بزرگسالان خرمائی، فرمانی و سلطانی، استرس والدگری آبیدین، و برونریزی-پرخاشگری سیاهۀ رفتار سازگار کودک کوان، کوان و همینگ پاسخ دادند. این پژوهش به لحاظ روش در دستۀ مطالعات همبستگی قرار گرفته است. همچنین، دادهها با استفاده از الگوی معادلات ساختاری در نرمافزار AMOS 22 تحلیل شدند. نتایج گویای این بود که از بین مؤلفههای صبر مادر تنها استقامت رابطۀ منفی معنیداری با پرخاشگری کودک پیشدبستانی دارد. همچنین، در این رابطه استرس والدگری نقش واسطهای دارد، و کاهش پرخاشگری کودک از طریق همین نقش واسطهای است. بنابراین، با توجه به یافتههای آماری میتوان گفت که صبر مادر به عنوان یک توانمندی اخلاقی، توانایی پیشبینی پرخاشگری کودک از طریق کاهش استرس والدگری را دارد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823رابطه ارزشهای فرهنگی با نشاط ذهنی: نقش واسطهای خودکارآمدی108127533910.22099/jsli.2019.5339FAشیلان کاملیدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی پردیس بینالملل دانشگاه شیرازفریده یوسفیدکتری تخصصی روانشناسی تربیتی، دانشیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه شیرازJournal Article20190206هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطهگری خودکارآمدی در رابطۀ بین ارزشهای فرهنگی (فردگرایی، جمعگرایی) و نشاط ذهنی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکتکنندگان 448 نفر از دانشجویان بودند که به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند و مقیاس نشاط ذهنی ریان و فردریک، پرسشنامه خودکارآمدی موریس و نسخه کوتاه مقیاس فردگرایی و جمعگرایی افقی و عمودی سیواداس و همکاران را تکمیل کردند. روایی و پایایی پرسشنامههای پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل عاملی تاییدی و ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تحلیل دادههای توصیفی و ماتریس همبستگی بین متغیرهای پژوهش از نرمافزار SPSS و برای آزمون فرضیهها و مدل پژوهش از نرمافزار AMOS استفاده شد. یافتهها نشان دادند که مدل پژوهش با دادههای جمعآوری شده برازش مطلوبی دارد. همچنین یافتهها نشان دادند که اثر مستقیم ارزشهای جمعگرایی و فردگرایی بر نشاط ذهنی مثبت و معنیدار است. اثر مستقیم ارزشهای فردگرایی بر خودکارآمدی نیز مثبت و معنیدار بود. همچنین فردگرایی با واسطهگری خودکارآمدی توانست نشاط ذهنی را پیشبینی کند، اما اثر واسطهای خودکارآمدی در رابطۀ بین جمعگرایی و نشاط ذهنی معنیدار نبود. بهطور کلی یافتههای پژوهش نقش ارزشهای فرهنگی و خودکارآمدی را در تبیین نشاط ذهنی نشان میدهند. بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که به منظور ارتقای سطح نشاط ذهنی دانشجویان باید به ارزشهای فرهنگی و نیز افزایش خودکارآمدی آنها توجه شود.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823نقش تصاویر و ژستها به عنوان کمککنندههای غیرکلامی در یادگیری لغت زبان انگلیسی در دختران و پسران پیشدبستانی128145534010.22099/jsli.2019.5340FAکوکب خلیلی پاجیدانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانسیاوش طالع پسنددانشیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانفرحناز کیان ارثیاستادیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه سمنان، سمنان، ایرانJournal Article20150701روشهای آموزشی مختلفی در مورد چگونگی آموزش لغتهای انگلیسی وجود دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تصاویر و ژستها به عنوان کمککنندههای غیرکلامی در یادگیری لغت زبان انگلیسی در کودکان پیشدبستانی بود. طرح پژوهش حاضر از نوع شبهآزمایشی بود. شرکتکنندگان این پژوهش 60 کودک پیشدبستانی(30 دختر و 30 پسر) 4 تا 6 ساله بودند که به روش در دسترس از مهدکودکهای منطقۀ شش شهر تهران انتخاب شدند. توانایی کودکان در یادگیری لغتهای جدید با استفاده از یک طرح اندازهگیری مکرر در سه موقعیت ارائۀ لغت به تنهایی، ارائۀ لغت به همراه ژست و ارائۀ لغت به همراه تصویر اندازهگیری شد. همۀ کودکان آزمون یادآوری معنا و آزمون درک مطلب را پس از آموزش و همچنین در مرحلۀ پیگیری تکمیل کردند. یافتهها حاکی از آن بود که کودکان در موقعیت آموزشی ارائۀ لغت به همراه ژست و ارائۀ لغت به همراه تصویر بهتر از موقعیت ارائۀ لغت به تنهایی عمل کردند، همچنین عملکرد آنها در موقعیت ارائۀ لغت به همراه ژست بهتر از موقعیت ارائۀ لغت به همراه تصویر بود. در مرحله پیگیری گروه ارائه لغت به همراه ژست از دو گروه دیگر ثبات بیشتری در آزمون درک نشان دادند. نقش تعدیل کننده جنسیت در یادآوری و درک مطلب لغات معنی دار نبود. کمککنندههای غیرکلامی در افزایش یادگیری تاثیرگذار هستند. پایداری آموختهها با کمککننده غیرکلامی ژست مناسبتر از سایر کمککنندهها است.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823اثربخشی کتابدرمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری دانشآموزان146162534110.22099/jsli.2019.5341FAمهدی رحیمیاستادیار روانشناسی تربیتی دانشگاه یزدمهدیه آراییکارشناسی ارشد روانشناسی تربیتیمریم زارعاستادیار روانشناسی تربیتی دانشگاه یزد0000-0001-7885-2914Journal Article20190223این پژوهش برای بررسی اثربخشی کتابدرمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و مشکلات رفتاری دانشآموزان انجام شد. کتابدرمانی تحولی، یکی از انواع کتابدرمانی است که در محیط کلاس درس روی میدهد و معلم سعی میکند روش و رفتارهای مثبت مواجهه با چالشهای زندگی را نشان دهد. پژوهش کاربردی حاضر از نوع تحقیقات نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه است. جامعۀ آماری این پژوهش شامل همۀ دانشآموزان دختر پایۀ سوم ابتدایی مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی شهر یزد است. مشارکت کنندگان این پژوهش، یک نمونه 40 نفری را در بر می گیرد که به شیوۀ خوشهای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دوگروه آزمایش و گواه (20 نفر در هرگروه)، گمارده شدهاند. برای اندازهگیری متغیرهای وابسته، از پرسشنامه مهارت اجتماعی گرشام و الیوت استفاده شد. نتایج اندازه گیری مکرر، بیانگر این موضوع بود که کتابدرمانی تحولی بر مهارت اجتماعی و ابعاد آن، یعنی همکاری، قاطعیت و خویشتنداری تأثیرگذار بودهاست. فرضیههای پژوهش دربارۀ تأثیر کتابدرمانی بر کاهش مشکلات رفتاری و رفتارهای بیرونی، تأیید شد؛ امّا فرضیههای پژوهش دربارۀ کاهش رفتارهای درونی و بیشفعالی تأیید نشد. بنابراین، کتابدرمانی یکی از روشهای آموزش غیرمستقیم است که میتواند مهارتهای صحیح را به دانشآموزان آموزش دهد و تا حدی از مشکلات رفتاری آنها بکاهد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823تأثیر رویکرد آموزشی تدریس بازی برای فهم (TGFU) بر یادگیری مهارت های ورزشی دانش آموزان دورۀ اول متوسطه در درس تربیت بدنی163182534210.22099/jsli.2019.5342FAمهدی محمدیدکتری تخصصی برنامه ریزی درسی، دانشیار و عضو هیئتعلمی دانشگاه شیرازامید سلیمانی بالاویدانشجوی دکتری تخصصی برنامه ریزی درسیجعفر جهانیدانشیار بخش مدیریت و برنامهریزی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیرازمریم شفیعیاستادیار بخش مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شیراز0000-0002-6120-8230فرهاد دریانوشدانشیار بخش تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه شیرازJournal Article20190416تربیت بدنی در آموزش و پرورش همیشه به عنوان سکویی در نظر گرفته میشود که فراگیران در آن تجارب و مهارتهای تمرینی خود را در ورزشهای مختلف و فعالیت های فیزیکی گسترش میدهند. هدف پژوهش حاضر، تأثیر رویکرد آموزشی «تدریس بازی برای فهم» (TGFU) بر مهارت های ورزشی دانش آموزان در درس تربیت بدنی در دورۀ اول متوسطه بود. روش پژوهش شبه آزمایشی، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه شاهد بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل دانش آموزان دورۀ اول متوسطه در شهر ارومیه بودند که از بین آن ها دو کلاس از مدارس مناطق متوسط شهر انتخاب شدند و به صورت تعیین تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار گرفتند. برای ارزیابی عملکرد دانش آموزان در فوتبال، از آزمون مهارت فوتبال و فرم مشاهدۀ عملکرد میچل، اسلین و گریفین، استفاده شد. پس از محاسبۀ روایی و پایایی ابزار، برای تحلیل سؤالات از تحلیل کواریانس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد تفاوت معنی داری بین مهارت های شش گانۀ دانش آموزان گروه آزمایش و گواه پس از آموزش با رویکردهای متداول و TGFU وجود دارد. بر اساس نتایج، می توان دریافت با تأکید بر ارزشهای تدریس متمرکز بر یادگیرنده و برنامۀ مبتنی بر رویکرد تاکتیکی TGFU می توان به توانمندسازی دانش آموزان در مهارت های ورزشی کمک شایانی کرد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823مروری نظاممند بر قابلیتهای دانشگاه نسل سوم183217534310.22099/jsli.2019.5343FAزعیمه نعمت الهیدانشجوی دکتری مدیریت سیستم ها دانشگاه شیرازحبیب الله رعنایی کردشولیدانشیار گروه مدیریت دانشگاه شیرازمسلم علی محمد لودانشیار گروه مدیریت دانشگاه شیرازقاسم سلیمیاستادیار گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه شیرازJournal Article20190224هدف پژوهش حاضر، معرفی قابلیت­ های دانشگاه نسل سوم است. در این پژوهش به وسیلۀ مطالعۀ نظام ­مند پژوهش ها و با توجه هم­زمان به دو بعد اقتصادی و اجتماعی رسالت سوم دانشگاه­ ها، قابلیت­ های این دانشگاه از ادبیات پژوهش استخراج شد. تفاوت اصلی الگوی دانشگاه نسل سوم با الگوی دانشگاه کارآفرین، توجه به بعد اجتماعی رسالت سوم دانشگاه­ ها علاوه بر بعد اقتصادی است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از مطالعۀ نظام­ مند ادبیات، به کمک تحلیل محتوای کیفی جمع­ آوری و برای انجام تحلیل محتوا از نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد. از پایگاه داده­ای اسکوپوس به عنوان یکی از دو پایگاه داده ه­ای برتر جهت استخراج پژوهش­ های مورد نیاز استفاده شد و با توجه به میزان ارتباط پژوهش­ ها با موضوع مورد بررسی، تعداد 150 پژوهش بررسی شدند. در انتها با توجه به نظرات گروه کانونی، قابلیت­ های دانشگاه نسل سوم در بیست ویک بعد تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش، چارچوبی را برای ارزیابی فعالیت­ های انجام شده در راستای دستیابی به دانشگاه نسل سوم فراهم آورده و توجه به قابلیت ­های معرفی شده توسط سیاست­ گذاران و مدیران دانشگاهی، مسیر دستیابی به دانشگاه نسل سوم را هموارتر کرده و به این طریق دستیابی به اهداف مورد نظر در زمینۀ رسالت اقتصادی و اجتماعی دانشگاه­ ها با سرعت بیشتری تحقق می­ یابد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823شناسایی مؤلفههای ساختار مطلوب دانشگاه: بسترسازی برای یادگیری پوی پا218238534410.22099/jsli.2019.5344FAفرهاد احمدی اصلدانشجوی دکتری مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهوازسکینه شاهیاستادیار گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز0000000337447642یداله مهرعلی زادهاستاد گروه علوم تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه شهید چمران اهوازمقصود فراستخواهدانشیار گروه برنامه ریزی آموزش عالی، مؤسسه پژوهش و برنامه ریزی آموزش عالی، تهرانJournal Article20190518پژوهش حاضر با هدف شناسایی مؤلفه های ساختار مطلوب دانشگاه در راستای بسترسازی برای یادگیری پویپا انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات کیفی به روش پدیدارشناسی است. مشارکت کنندگان پژوهش به روش هدفمند انتخاب شدند و با 16 متخصص حوزۀ آموزش عالی مصاحبۀ عمیق انجام شد. در این پژوهش، از رویکرد پدیدارشناسی موستاکاس برای گردآوری و تحلیل داده­ ها استفاده شده است. قابلیت اعتماد مصاحبه ­ها از طریق باورپذیری و انتقال پذیری به دست آمد. داده­ های حاصل از مصاحبه و تحلیل اسناد و مدارک به صورت تحلیل محتوا به روش کدگذاری استقرایی، تجزیه و تحلیل شد. نتایج تحلیل مضمونی، چهار خوشۀ معانی و 32 مضمون را برای یادگیری پوی­پا و سه خوشۀ معانی اصلی؛ 11 خوشۀ معانی فرعی و 38 مضمون را برای ساختار دانشگاه نشان می­ دهد. مؤلفه ­های یادگیری پوی­ پا در چهار محور: یادگیری برای یادگرفتن، یادگیرى برای انجام دادن، یادگیرى برای باهم زیستن و یادگیرى برای زیستن دسته بندی شده است. در زمینۀ ساختار مطلوب سازمانی، سه نوع ساختار رسمی، غیررسمی و نامرئی در دانشگاه شناسایی شده است. ساختار رسمی شامل تمرکز، پیچیدگی و رسمیت؛ ساختار غیررسمی شامل روابط غیررسمی، روابط مبتنی بر اعتماد، روابط تعاملی برونگرا و روابط عاطفی فراگیر است. ساختار نامرئی دانشگاه حول محورهای سیاسی، اجتماعی، رفتاری و علمی شکل می­ گیرد. تحقق یادگیری پوی ­پا در دانشگاه نیازمند اصلاح ساختارها و حذف موانع موجود ساختاری از طریق ایجاد ساختارهای منعطف و پویا، تقویت ساختارهای غیررسمی و ایجاد بستر مناسب برای فعالیت ساختارهای نامرئی دانشگاه است. دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-507511120190823طراحی مدل عوامل مؤثر بر گرایش دانشآموزان دبستانی به ورزش: یک پژوهش آمیخته239257535010.22099/jsli.2019.5350FAهادی قنبریدانشجوی دکترای مدیریت ورزشی، دانشگاه شهید چمران اهوازناهید شتاب بوشهریاستادیار گروه رفتار حرکتی، دانشگاه شهید چمران اهوازپروانه شفیع نیادانشیار گروه رفتار حرکتی، دانشگاه شهید چمران اهوازیداله مهرعلیزادهاستاد علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهوازJournal Article20170403هدف از این تحقیق ارائۀ مدلی برای عوامل مؤثر بر گرایش دانش ­آموزان دبستانی به تربیت­ بدنی و ورزش در مدارس استان خوزستان بود. طرح پژوهش به شیوۀ آمیخته اکتشافی بود. شرکت­ کنندگان پژوهش در مرحلۀ کیفی شامل 25 نفر از خبرگان حوزۀ ورزش دانش­ آموزی استان خوزستان بودند که مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. داده­ های حاصل از مصاحبه به روش تئوری­ سازی داده­ بنیاد کدگذاری و تجزیه­ و­ تحلیل گردید. سپس پرسشنامهای مطابق با کدهای بدست آمده طراحی شد. برای روایی پرسش نامه از تکنیک دلفی استفاده شد و پایایی پرسش نامه نیز با آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. در مرحله کمی شرکت کنندگان پژوهش شامل 280 نفر معلمان تربیت­بدنی، کارشناسان تربیت­ بدنی ادارات آموزش و پرورش و اعضای هیئت علمی دانشگاه­ های استان خوزستان بودند. با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری، مدل پژوهش استخراج و اعتبارسنجی گردید. نتیجۀ گروه ­بندی کدها، 54 مؤلفه را در سه سطح زمینه ­ای(جامعه و محیط­ زیست)، سازمانی(مدرسه و معلم­ ورزش) و رفتاری(عوامل فردی و خانواده) نشان داد. طبق مدل برآمده از پژوهش می ­توان گفت که به ترتیب معلم تربیت­ بدنی، عوامل فردی، خانواده، محیط­زیست، جامعه و مدرسه بیشترین تأثیر را بر گرایش دانش­ آموزان به ورزش در مدارس داشتند؛ متغیر جامعه علاوه بر تأثیر مستقیم بر گرایش دانش­ آموزان به ورزش بر متغیرهای عوامل فردی، مدرسه، خانواده و معلم تربیت­ بدنی اثر معنیدار داشته­ است؛ متغیر محیط نیز علاوه بر تأثیر مستقیم بر گرایش دانش ­آموزان به ورزش بر متغیرهای خانواده، مدرسه و عوامل فردی اثر معنیدار داشته ­است؛ متغیرهای خانواده و مدرسه نیز به ترتیب بر متغیرهای عوامل فردی و معلم تربیت­ بدنی اثر معنیدار<br /> داشته ­اند. مدل ارائه شده می ­تواند به عنوان ابزار تحلیلی پیرامون عوامل مؤثر بر گرایش دانش­ آموزان دبستانی به ورزش در مدارس استان خوزستان مبنای عمل قرار­گیرد تا بگونه ­ای منطقی و اصولی به حل مشکلات این حوزه از ورزش پرداخت.