دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان در درس شیمی121192510.22099/jsli.2013.1925FAغلامعلی احمدیدانشگاه شهید رجاییشوبو عبدالملکیاداره آموزش و پرورش سنندجJournal Article20121009هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانشآموزان دخترسال اول متوسطه شهر سنندج در درس شیمی بود. جامعهی آماری پژوهش کلیه دانشآموزان دختر سال اول متوسطه شهر سنندج بودند. برای انتخاب نمونه، دو کلاس به تعداد 60نفر با روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت عابدی وآزمون عملکرد تحصیلی شیمی(دانشی،مهارتی ونگرشی) بود. ابتدا از هر دو گروه، پیشآزمون خلاقیت و عملکرد تحصیلی به عمل آمد، سپس متغیر آزمایشی(درس شیمی به روش حل مساله)در 3ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان، پسآزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل دادهها از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که الگوی حل مساله بر خلاقیت دانشآموزان و مؤلفههای سیال بودن، انعطاف پذیری و ابتکار تأثیر مثبت داشته، اما دو گروه از لحاظ میزان بسط تقریباً معادل بودند. همچنین در بررسی تأثیر روش حل مساله بر عملکرد تحصیلی، نتایج نشان داد که تدریس شیمی به روش حل مساله به ترتیب بر نگرشها، دانشها و مهارتهای دانشآموزان تأثیر مثبت دارد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923تاثیر تصاویر ایستا و انیمیشن بر بهبود یادگیری: نقش تعدیلکنندهی نشانههای دیداری و جنسیت2346193510.22099/jsli.2013.1935FAنسیم انتظاریدانشگاه سمنانسیاوش طالعپسنددانشگاه سمنانعلیمحمد رضاییدانشگاه سمنانJournal Article20130119این پژوهش با هدف بررسی اثر نشانه، فرمارائه(انیمیشن، تصاویرایستا) و کنش متقابل آنها بر درک مفاهیم و انتقال مطالب و بررسی نقش تعدیلکننده جنسیت در آموزش چندرسانهای انجام شد. نمونه مورد پژوهش مشتمل بر120 دانشجوی دختر و پسر رشتههای معماری، مهندسی برق، حقوق، عمران، الکترونیک و کامپیوتر دانشگاه آزاد مهدی شهر در استان سمنان بودند که در ترم تابستان سال تحصیلی 92-1391مشغول تحصیل بودند. از جامعهی پسران 60 دانشجو، و از جامعهی دختران نیز 60 دانشجو به روش تصادفی ساده انتخاب و به روش تصادفی به 8 گروه انتساب شدند. دادهها با آزمون درک و انتقال یادگیری در درس فیزیولوژی گردآوری و با تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافتهها حاکی از برتری فرم ارائه انیمیشن از فرم تصاویر ایستا در هر دو آزمون درک و انتقال بود. از طرفی، درک و انتقال تحت نشانه رنگ، بالاتر از درک و انتقال تحت نشانه فلش بود. بین فرم ارائه و نشانه اثر تعاملی مشاهده نشد، اما بین جنسیت و فرمت ارائه،اثر تعاملی معنادار وجود داشت. در دخترها میانگین یادگیری در فرم ارائه انیمیشن بالاتر از تصاویر ایستا بود ولی در پسرها تفاوت معناداری مشاهده نشد. افزون برآن، بین جنسیت و نشانههای دیداری اثر تعاملی مشاهده نشد. در طراحی محیطهای چندرسانهای و محتواهای الکترونیکی استفاده از انیمیشن در ترکیب با نشانهی رنگ کارایی یادگیرندگان را افزایش میدهد. این مطلب به ویژه در مورد آموزش دختران موثرتر از آموزش پسران است. تلویحات کاربردی یافتهها مورد بحث قرار گرفته است.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923نقش ادراک والدینی و انگیزش تحصیلی در گرایش به تفکرانتقادی دانشجویان4764193610.22099/jsli.2013.1936FAمریم سالاریدانشگاه فردوسی مشهدحسین کارشکیدانشگاه فردوسی مشهدمحمدسعید عبدخداییدانشگاه فردوسی مشهدJournal Article20111220<span style="font-family: 'B Lotus'; font-size: 11pt; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman'; mso-fareast-font-family: 'Times New Roman'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman'; mso-ansi-language: EN-US; mso-fareast-language: EN-US; mso-bidi-language: FA;" lang="FA" dir="RTL">هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه­ی ادراک والدینی و انگیزش تحصیلی با گرایش به تفکر انتقادی براساس یک مدل علی است. جامعه­ی آماری پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد در سال تحصیلی 90-1389 است. بدین منظور نمونه­ای به حجم 359 دانشجو انتخاب شد. پرسش­نامه­های مورد استفاده برای جمع­آوری داده­ها شامل پرسش­نامهی گرایش به تفکر انتقادی کالیفرنیا،ادراک والدینی و پرسش­نامه­ی ترجیح­کاری بود. برای تحلیل داده­ها و به منظور بررسی رابطه بین متغیر­ها از ضریب همبستگی پیرسونو الگوی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که مولفه­های ادراک والدینی، انگیزش وگرایش به تفکرانتقادی دوبه دو با یکدیگرهمبستگی دارند. علاوه براین اجرای الگوی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی با داده­ها برازش دارند و گرایش به تفکرانتقادی از طریق انگیزش درونی وادراک والدینی قابل پیش­بینی است. به عبارت دیگر، ادراک والدینی مستقیما و از طریق انگیزش تحصیلی با گرایش به تفکر انتقادی رابطه دارد.</span>دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی، راهبردهای یادگیری و خلاقیت با پیشرفت ریاضی در دانشآموزان تیزهوش اصفهان6585193710.22099/jsli.2013.1937FAمحمدباقر کجبافدانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات اصفهانجمال عاشوریدانشگاه آزاد اسلامی، واحد ورامینمحمد عاشوریدانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهنJournal Article20120522این پژوهش با هدف بررسی ارتباط راهبردهای انگیزشی (جهتگیری هدفهای پیشرفت، خودکارآمدی و اضطراب امتحان)، راهبردهای یادگیری(مرور ذهنی، بسطدهی و سازماندهی و راهبردهای یادگیری فراشناختی (تفکر انتقادی و خودنظمدهی فراشناختی) و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی درس ریاضی دانشآموزان تیزهوش اصفهان انجام شد. جامعه این پژوهش همه دانشآموزان دبیرستانی رشتههای نظری شهر اصفهان بودند. برای انجام این پژوهش 200 دانشآموز(108 دختر و 92 پسر) به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند و همه آنها پرسشنامه جهتگیری هدفهای پیشرفت الیوت و موریاما، پرسشنامه راهبردهای انگیزشی برای یادگیری پینتریچ و همکاران، و پرسشنامه خلاقیت تورنس را تکمیل نمودند. یافتهها نشان داد که هدف تبحرگرا، خودکارآمدی، سازماندهی و خلاقیت با پیشرفت تحصیلی رابطهی مثبت و معنادار، و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی رابطهی منفی و معنادار داشتند. خودکارآمدی، اضطراب امتحان و خلاقیت در یک مدل توانستند 42 درصد از واریانس پیشرفت درس ریاضی را پیشبینی کنند و نیز سهم خودکارآمدی در پیشبینی پیشرفت تحصیلی بیش از سایر متغیرها بود.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923بررسی سواد ریاضی دانش¬آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبک شناختی ویتکین87102193810.22099/jsli.2013.1938FAمرضیه مولوی قلعه نیدانشگاه کردستانمصطفی قادریدانشگاه کردستاننعمتاله عزیزیدانشگاه کردستانJournal Article20120703هدف از انجام این پژوهش بررسی رابطه سواد ریاضی دانش­آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج و ارتباط آن با سبک­شناختی ویتکین بود. پژوهش از نوع علّی ـ مقایسه­ای و جامعه آماری، شامل کلیه دانش­آموزان پایه پنجم ابتدایی شهر سنندج است. حجم جامعه به تعداد 5879 نفر دانش­آموز بود که با استفاده از روش نمونه­­گیری خوشه­ای 360 دانش­آموز انتخاب شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده­ها از روش­های آماری tمستقل، آزمون t تک نمونه­ای،تحلیل واریانس و آزمون ناپارامتریککروسکال ـ والیس استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد کهبین سواد ریاضی دانش­آموزان دختر و پسر تفاوت معنا­داری وجود دارد، اما بین سبک­شناختی دانش­آموزان دختر و پسر تفاوت معنا­داری وجود ندارد. همچنین بین سبک­شناختی دانش­آموزان با سواد ریاضی بالا و پایین تفاوت معنا­دار گزارش شد. علاوه بر این، نتایج پژوهش بیانگر آن بود که سواد ریاضی دانش­آموزان مناطقمحروم با مناطقبرخوردار و نیمه برخوردار متفاوت است. در نهایت سطح سواد ریاضی دانش­آموزان شهر سنندج متوسط تشخیص داده شد.دانشگاه شیرازمجله مطالعات آموزش و یادگیری2228-50755120130923تاثیر ارزشیابی توصیفی برخودپنداره تحصیلی، خلاقیت و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان پایه چهارم ابتدایی103124193910.22099/jsli.2013.1939FAرضوان نظریدانشگاه اراکسعید موسویپوردانشگاه اراکمحمد سیفیدانشگاه آزاد اسلامی اراکJournal Article20121204پژوهش حاضربا هدف بررسی تاثیر ارزشیابی توصیفی در مقایسه با ارزشیابی کمّی (سنتی) برخودپنداره تحصیلی، خلاقیت وپیشرفت تحصیلی دانش­آموزان پایه چهارم ابتدایی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش عبارت بودند از کلیه دانش­آموزان پایه چهارم ابتدایی ناحیه یک شهر اراک که در سال تحصیلی<br />91-1390 مشغول به تحصیل در پایه چهارم ابتدایی بودند. دانش­آموزان هر دو گروه ارزشیابی توصیفی و سنتی به صورت نمونهگیری تصادفی طبقه­ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار جمعآوری داده­ها پرسشنامه خودپنداره تحصیلی چن، آزمون خلاقیت تورنس(فرم ب) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته بود. برای تحلیل داده­ها در صورت نرمال بودن توزیع، از آزمون tدو گروه مستقل و در صورت غیرنرمال بودن از آزمونهای ناپارامتری متناظر استفاده شد.بر اساس نتایج به دست آمده،بین خودپنداره تحصیلی، خلاقیت و میزان پیشرفت تحصیلی دانش­آموزان تحت نظام ارزشیابی توصیفی و دانش­آموزانی که تحت نظام ارزشیابی کمی بودهاند تفاوت معنادار وجود داشت. بدین صورت که دانش­آموزان تحت ارزشیابی توصیفی در مقایسه با دانش­آموزان تحت ارزشیابی سنتی، از خودپنداره تحصیلی مثبت، خلاقیت بیشتر و پیشرفت تحصیلی بهتری برخوردار بودند.