رابطهی خوشبینی و آشفتگی روانشناختی در دانشجویان: نقش میانجیگر کنترل تحصیلی آگاهانه
ساره
فردافشاری
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی
author
حسین
پورشهریار
استادیار دانشکده روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
author
امید
شکری
استادیار دانشکده روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
author
جلیل
فتح آبادی
دانشیار دانشکده روانشناسی، دانشگاه شهید بهشتی تهران
author
text
article
2018
per
مطالعه­ی حاضر با هدف بررسی نقش میانجی­گر کنترل تحصیلی آگاهانه در رابطه­ی بین خوش­بینی و آشفتگی روان­شناختی و آزمون نقش تعدیل­کننده­ی جنسیت در روابط ساختاری بین خوش­بینی، کنترل تحصیلی آگاهانه و آشفتگی روان­شناختی در دانشجویان انجام شد. در مطالعه­ی همبستگی حاضر، از بین دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی تهران، 360 دانشجو (241 دختر و 119 پسر) به نسخه­ی تجدیدنظر شده­ی آزمون جهت­گیری زندگی (LOT- R)، مقیاس کنترل تحصیلی آگاهانه و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) پاسخ دادند. در این مطالعه به منظور آزمون نقش میانجی­گر کنترل تحصیلی آگاهانه در رابطه­­ی بین خوش­بینی و آشفتگی روان­شناختی از روش مدل­یابی معادلات ساختاری و به منظور آزمون هم­ارزی جنسی روابط ساختاری بین خوش­بینی، کنترل تحصیلی آگاهانه و آشفتگی روان­شناختی از روش مدل­یابی معادلات ساختاری گروهی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خوش­بینی و آشفتگی روا­ن­شناختی رابطه­ی منفی و معنادار ، بین خوش­بینی و کنترل تحصیلی آگاهانه رابطه­ی مثبت و معنادار و نیز بین کنترل تحصیلی آگاهانه و آشفتگی روان­شناختی رابطه­ی منفی و معنادار وجود دارد. مجموع یافته­ها نشان از نقش میانجی­گری کنترل تحصیلی آگاهانه در رابطه­ی بین خوش­بینی و آشفتگی روان­شناختی داشت. نتایج آزمون هم­ارزی جنسی برای مدل مفروض ، با تأکید بر تساوی مدل بامحدودیت و بدون محدودیت در دو قسمت وزن­های اندازه­گیری و کواریانس­های ساختاری، از تشابه جنسی مدل مفروض بر اساس وزن­های اندازه­گیری و کواریانس­های ساختاری به طور تجربی حمایت کرد. در نهایت، عدم تساوی مدل با محدودیت و بدون محدودیت بر اساس گزینه­ی وزن­های ساختاری نشان داد در بین دانشجویان دختر در مقایسه با دانشجویان پسر، رابطه­ی بین خوش­بینی با کنترل تحصیلی آگاهانه (مسؤولیت­پذیری تحصیلی و کنترل­پذیری تحصیلی) از لحاظ آماری از توان بیش­تری برخوردار است. بر اساس نتایج به­دست آمده اثر غیرمستقیم خوش­بینی گرایشی بر آشفتگی روان­شناختی از طریق کنترل تحصیلی آگاهانه (مسؤولیت­پذیری تحصیلی و کنترل­پذیری تحصیلی) قابل پیش­بینی است و در دانشجویان دختر نسبت به دانشجویان پسر عامل خوش­بینی، توان بیش­تری برای پیش­بینی کنترل تحصیلی آگاهانه دارد.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
1
19
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4727_9e7afec048eba69401e6ce281a19e6b8.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4727
نقش واسطهگری انگیزش تحصیلی در رابطهی بین هویت تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی
مهدی
رحیمی
استادیار روانشناسی تربیتی دانشگاه یزد
author
سعید
فرهادی
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه یزد
author
text
article
2018
per
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه­ی پایگاههای هویت تحصیلی و ابعاد بهزیستی هیجانی (هیجانات مثبت و منفی) با میانجیگری انگیزش تحصیلی بود. این مطالعه یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور، 377 نفر از دانشآموزان مقطع دبیرستان (180دختر و 197پسر) برای شرکت در این پژوهش به روش نمونهگیری تصادفی چندمرحلهای انتخاب شدند و مقیاسهای هویت تحصیلی (رحیمینژاد و همکاران)، مقیاس انگیزش تحصیلی (ولرند و همکاران) و مقیاس بهزیستی هیجانی (کییز و ماگیارمو) را پاسخ دادند.نتایج تحلیل مسیر درخصوص اثرات مستقیم نشان دادند اثر هویت موفق و هویت دنبالهرو بر هیجان مثبت و هم­چنین تأثیر هویت سردرگم بر هیجان منفی، مثبت و معنادار بود. به­ علاوه، رابطه­ی انگیزش درونی با هیجان مثبت و انگیزش بیرونی و بیانگیزگی با هیجان منفی، مثبت و معنادار بود. افزون بر آن اثر هویت تحصیلی موفق به واسطه­ی انگیزش درونی بر هیجان مثبت و به واسطه­ی انگیزش بیرونی بر هیجان منفی معنادار بود. هم­چنین تأثیر هویت تحصیلی سردرگم به واسطه­ی انگیزش درونی بر هیجان مثبت، منفی و معنادار و اثر هویت تحصیلی موفق، دنبالهرو، سردرگم و دیررس با واسطهگری بیانگیزگی بر هیجان منفی، معنادار بود. در مجموع یافتهها نشان میدهد که منزلتهای هویت تحصیلی ضمن اثرات مستقیم، با میانجی­گری انگیزش تحصیلی بر ابعاد بهزیستی هیجانی اثرات غیرمستقیم دارند.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
20
36
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4728_3c9d016122c071ec8908f485f388a7c8.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4728
رابطهی ساختاری نقش گروههای آموزشی با کیفیت عملکرد معلمان
سکینه
جعفری
استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
author
حسین
دامغانیان
دانشیار دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه سمنان
author
فاطمه
عبدشریفی
دانشجوی دکتری مدیریت آموزشی دانشگاه شیراز
author
text
article
2018
per
هدف از انجام این پژوهش، رابطه­ی ساختاری نقش گروههای آموزشی با کیفیت عملکرد معلمان دبیرستانهای شهر یاسوج بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و با توجه به نحوه­ی گردآوری داده­ها از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی محسوب می­شود. جامعه­ی آماری شامل تمامی معلمان دبیرستانهای شهر یاسوج در سال تحصیلی 93-1392 بودند؛ که با استفاده از روش نمونه­گیری تصادفی طبقه­ای تعداد 201 نفر از معلمان (111 نفر) معلم مرد و (90 نفر) معلم زن به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از ابزارهای نقش گروههای آموزشی و کیفیت عملکرد معلمان داده­ها گردآوری شد. برای بررسی پایایی این ابزارها از آلفای کرونباخ استفاده شد. دادهها با مدل معادلات ساختاری با استفاده از نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند. یافتهها نشان داد که از دیدگاه معلمان، رهبری گروه و ارتباطات بالاترین میانگین را به خود اختصاص دادهاند. بین ابعاد نقش گروههای آموزشی (هماهنگکننده، مشاور، رهبر گروه و ارزیاب) با ابعاد کیفیت عملکرد (نقش حرفهای، ارتباطات، مدیریت ارائه­ی دروس، تدریس و هدایت، شایستگی فرهنگی، نظارت و تضمین کیفیت تدریس، کیفیت بازخورد، تکالیف، مدیریت کلاس) رابطه­ی مثبت و معناداری وجود دارد. نقش­های هماهنگکننده، مشاور، رهبر و ارزیاب گروههای آموزشی پیشبینی کننده­ی معناداری کیفیت عملکرد معلمان میباشد. گروههای آموزشی با ایفای نقشهای هماهنگکننده، مشاور، رهبر گروه و ارزیاب میتوانند به طور مستقیم کیفیت عملکرد معلمان را تحت تأثیر قرار دهند.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
37
58
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4729_18f557288f3505b59691b6406fd6be86.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4729
ارائهی الگویی ساختاری جهت پیشبینی کیفیت تدریس اعضای هیأت علمی بر اساس ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی آنان
زهرا
کوشی
کارشناسی ارشد تحقیقات آموزشی دانشگاه شهید باهنر کرمان
author
مسعود
اخلاقی
استادیار بخش علوم تربیتی دانشگاه شهید باهنر کرمان
author
اصغر
سلطانی
استادیار بخش علوم تربیتی دانشگاه شهید باهنر کرمان
author
text
article
2018
per
هدف اصلی این تحقیق، مطالعه­ی رابطه­ی میان ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی اعضای هیأت علمی با کیفیت تدریس آنان بود. به این منظور 287 نفر از استادان دانشکده­های مختلف دانشگاه شهید باهنر با روش نمونه­گیری تصادفی- طبقه­ای انتخاب شدند و ابزارهای اندازه­گیری را که شامل پرسش­نامه­ی محقق­ساخته­ی سنجش کیفیت تدریس، پرسش­نامه­ی ذهنیت فلسفی و پرسش­نامه­ی انگیزش شغلی لوداهل و کیچنر را تکمیل کردند. ابزارها از روایی و پایایی مطلوب برخوردار بودند. در این تحقیق، برای مشخص کردن سهم ذهنیت فلسفی و انگیزش شغلی با کیفیت تدریس از رگرسیون چندگانه و مدل­سازی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یافته­ها نشان داد که ذهنیت فلسفی به صورت مستقیم و مثبت با کیفیت تدریس و انگیزش شغلی به صورت مستقیم و مثبت با کیفیت تدریس رابطه­ی معناداری دارند. هم­چنین ذهنیت فلسفی با انگیزش شغلی رابطه­ی مستقیم، مثبت و معناداری دارد و انگیزش شغلی نقش واسطه­ای معناداری در رابطه­ی بین ذهنیت فلسفی و کیفیت تدریس دارد. نتایج با توجه به پژوهش­های پیشین به بحث گذاشته شد و پیشنهادهایی به منظور پژوهش بیش­تر در این زمینه مطرح گردید.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
59
86
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4730_b2f325ada5253fa512862f754ec37c4e.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4730
ویژگیهای روانسنجی نسخهی فارسی مقیاس خودکارآمدی خلاقیت در معلمان مدارس
افضل
اکبری بلوطبنگان
دانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه سمنان
author
علی محمد
رضایی
استادیار گروه روانشناسی تربیتی دانشگاه سمنان
author
عمادالدین
احراری
کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه سمنان
author
text
article
2018
per
هدف از پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روان­سنجی نسخه­ی فارسی مقیاس خودکارآمدی خلاقیت در معلمان مدارس بود. بدین منظور 180 معلم (77 زن و 103 مرد) از مدارس شهرستان خواف به روش نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب و به مقیاس خودکارآمدی خلاقیت و پرسش­نامههای خودکارآمدی انضباطی و خودکارآمدی عمومی شوارزر و جروسالم پاسخ دادهاند. دادهها در چارچوب دو نظریه­ی کلاسیک آزمون و نظریه­ی سؤال- پاسخ تحلیل شدند. تحلیل عاملی اکتشافی، همبستگی سؤال- نمره­ی کل و تحلیل اعتبار برای بررسی ویژگیهای روان­سنجی مقیاس اجرا شد. هم­چنین از مدل پاسخ مدرج سیمجیما برای برازندگی دادهها و تحلیل استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد مقیاس از یک عامل اشباع شده و از شاخصهای برازش مناسبی برخوردار است. بین خودکارآمدی خلاقیت با خودکارآمدی عمومی و خودکارآمدی انضباطی رابطه­ی مثبت و معناداری وجود داشت. هم­چنین پرسش­نامه از ضریب پایایی قابل قبولی برای کل نمونه و برای معلمان زن و مرد برخوردار بود. نتایج آزمون بر اساس نظریه­ی سؤال-پاسخ حاکی از برازندگی با مدل سیمجیما بوده و آزمون دارای تابع آگاهی مناسبی بود. یافتههای پژوهش بیانگر این میباشد که نسخه­ی فارسی مقیاس خودکارآمدی خلاقیت در جامعه­ی معلمان مدارس از ویژگیهای روان­سنجی قابل قبولی برخوردار بوده و میتوان از آن به عنوان ابزاری معتبر در پژوهشهای روان­شناختی استفاده نمود.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
87
104
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4731_267061b66627ca64534e85b70c148389.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4731
رابطهی جهتگیری ارتباطی خانواده و نگرش نسبت به خلاقیت با نقش میانجی انگیزش تحصیلی
قوام
ملتفت
استادیار روانشناسی تربیتی دانشگاه یاسوج
author
سمیه
ساداتی فیروزآبادی
استادیار روانشناسی آموزش کودکان استثنایی دانشگاه شیراز
author
حمیده
اداوی
دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی دانشگاه یاسوج
author
text
article
2018
per
هدف پژوهش حاضر آزمون مدل الگوی ارتباطی خانواده و نگرش نسبت به خلاقیت در دانشآموزان دبیرستانی با نقش میانجیگری انگیزش تحصیلی بود. شرکت­کنندگان پژوهش، 328 دانشآموز (145 پسر، 183 دختر) مقطع دبیرستان شهر الیگودرز بودند. که به پرسش­نامه­ی نگرش نسبت به خلاقیت شیفر، پرسش­نامه­ی الگوی ارتباطی خانواده فیتزپاتریک و ریچی و پرسش­نامه­ی انگیزش تحصیلی از گی والرند و بلانچارد، پاسخ دادند. به منظور بررسی پایایی آزمون از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید؛ که پایایی مقیاسهای پژوهش تأیید گردید. نتایج تحلیل مسیر مدل پژوهش به طور کلی نشان داد که خلاقیت دانشآموزان تحت تأثیر الگوی ارتباطی خانواده و انگیزش تحصیلی قرار دارد. بدین صورت که از بین ابعاد جهت­گیری ارتباطی خانواده، جهتگیری گفت­وشنود به صورت مثبت و جهتگیری همنوایی به صورت منفی نگرش نسبت به خلاقیت را پیشبینی میکنند. در رابطه با الگوی ارتباطی خانواده با انگیزش درونی نتایج نشان داد که جهتگیری گفت­وشنود به صورت مثبت و جهتگیری همنوایی به صورت منفی انگیزش درونی را پیشبینی میکنند. دیگر نتایج نشان داد که جهتگیری گفت­وشنود از طریق انگیزش درونی به صورت مثبت و از طریق بی­انگیزشی به صورت منفی خلاقیت را پیش­بینی میکنند. در مجموع نتایج نشان میدهد که الگوهای ارتباطی خانواده با واسطهی انگیزش میتواند بر نگرش نسبت به خلاقیت اثر بگذارد. بنابراین نتایج پژوهش میتواند اطلاعات ارزشمندی در اختیار والدین و معلمان به منظور بهبود خلاقیت فراهم کند از جمله این­که معلمان و والدین می­توانند با بهره­گیری از شیوه­های آموزشی و تربیتی مشارکتی و گفتگو محور زمینه را برای ایجاد انگیزه­ی درونی و به­طبع آن خلاقیت فراهم آورند.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
105
121
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4732_ca45e8f3aa599bc4f6526203742b22ab.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4732
اثر پیشبینیکنندگی خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی بر اضطراب امتحان: بررسی نقش واسطهای تعللورزی تحصیلی
حمیده
دیانت
دانشجوی دکتری دانشگاه سمنان
author
علی محمد
رضایی
استادیار دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
author
سیاوش
طالع پسند
دانشیار گروه علوم تربیتی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه سمنان
author
محمدعلی
محمدی فر
استادیار دانشگاه سمنان
author
text
article
2018
per
دانشجویانی که اضطراب امتحان را تجربه می­کنند با احساس تنش، ترس و نگرانی در موقعیت­هایی که مورد ارزیابی قرار می­گیرند روبرو می­شوند که می­تواند افت چشمگیری در توانایی­های آن­ها ایجاد کند. لذا پژوهش حاضر، در قالب یک مدل علّی، با هدف شناسایی عامل­هایی که بر اضطراب امتحان مؤثر است، انجام شد. بدین منظور خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی به عنوان متغیرهای برون­زاد مدل، تعلل­ورزی تحصیلی به عنوان متغیر واسطه­ای و اضطراب امتحان به عنوان متغیر درون­زاد در نظر گرفته شدند. شرکت­­کنندگان این پژوهش 443 نفر از دانشجویان دانشگاه سمنان (179 پسر و264 دختر) به روش نمونه­گیری طبقه­ای نسبی بر اساس دانشکده و مقطع تحصیلی انتخاب گردید. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسش­نامه «خودتنظیمی تحصیلی ماگنو»، «خودکارآمدی تحصیلی موریس»، «تعلل­ورزی تحصیلی سولومون و راث­بلوم» و « اضطراب امتحان پنتریچ و دی­گروت» بود. تجزیه و تحلیل داده­ها در این پژوهش با استفاده از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم­افزار SPSS و LISREL انجام شد. نتایج تحلیل داده­ها نشان داد که مدل با دادههای پژوهش، برازش مناسبی دارد و خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم (با میانجی­گری تعلل­ورزی) اضطراب امتحان را پیش­بینی نمودند. در این میان رابطه­ی خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با اضطراب امتحان منفی و معنادار و رابطه­ی تعلل­ورزی با اضطراب امتحان مثبت و معنادار بود. بنابراین با توجه به یافته­های پژوهش حاضر استفاده از تدابیر لازم به منظور افزایش خودتنظیمی و خودکارآمدی و هم­چنین آموزش چگونگی مقابله با تعلل­ورزی به منظور انجام به موقع تکالیف و کاهش اضطراب امتحان پیشنهاد می­شود.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
122
145
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4733_7b237c611a62c49ea9805e5891dccace.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4733
بررسی و مقایسهی سطح استقلال کاری درک شدهی معلمان در مدارس
ناصر
شیربگی
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه کردستان
author
کیوان
بلندهمتان
استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه کردستان
author
پروین
تدین سنگانی
کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه کردستان
author
text
article
2018
per
هدف کلی این پژوهش بررسی استقلال کاری ادراکشده­ در بین معلمان ایرانی و مقایسه­ی آن بر اساس متغیرهای جمعیت شناختی بود. شرکتکنندگان پژوهش 413 نفر از معلمان مدارس مقاطع مختلف تحصیلی شهر سنندج بودند که به شیوه­ی تصادفی خوشهای انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسش­نامه­ی «استقلال کاری شایسته معلمان» اقتباسشده از مطالعات فریدمن (1999) بود که میزان فعالیتهای معمول معلمان را که باید بهصورت مستقل انجام گیرد توسط خود معلمان ارزیابی مینماید. بهمنظور آزمون روایی محتوایی پرسش­نامه استقلال کاری معلمان روش تحلیل عاملی تأییدی به کار رفت. برای پاسخ به پرسشهای پژوهشی با توجه به نوع توزیع دادهها از آزمونهای t تک نمونهای، آزمون t با دو نمونه­ی مستقل و تحلیل واریانس یکراهه استفاده شد. تحلیلها نشان داد که معلمان سطح استقلال کاری خود را درمجموع پایینتر از سطح متوسط مقیاس مربوطه ارزیابی نمودند. معلمان میزان استقلال خود را در حیطههای ایجاد هویت، مشارکت والدین، توسعه­ی حرفهای و موضوعات فوقبرنامه، پایینتر از سطح متوسط، در حیطه­ی تدریس و ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در حد متوسط و در حیطه­ی تغییر و توسعه­ی برنامه درسی، بالاتر از سطح متوسط ارزیابی کرده بودند. نتایج هم­چنین حاکی از آن بود که اگرچه میزان استقلال معلمان بر اساس خودارزیابیها به لحاظ جنسیت و سابقه­ی خدمت تفاوت معناداری نداشت، اما دوره­ی تحصیلی که معلمان در آن تدریس میکردند و مدرک تحصیلی آنان باعث تفاوتهای معناداری در ارزیابی معلمان از سطوح استقلال کاریشان شده بود. به نظر میرسد معلمانی که دارای مدرک تحصیلی دیپلم و کاردانی که در پایههای مختلف دوره­ی ابتدایی تدریس میکردند با استفاده از نوعی خلاقیت و خلاء به وجود آمده از عدم نظارت والدین، مؤسسات رقیب و سطح بلوغ فراگیران توانستهاند در نظام متمرکز آموزشی ایران گونه­ی خاصی استقلال کاری را صرفاً در حوزه­ی تدریس و مدیریت کلاس درس خود احساس و گزارش نمایند.
مجله مطالعات آموزش و یادگیری
دانشگاه شیراز
2228-5075
9
v.
2
no.
2018
146
172
https://jsli.shirazu.ac.ir/article_4734_dcc6b441a4632018fcd2ecac15050f00.pdf
dx.doi.org/10.22099/jsli.2018.4734