بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان در درس شیمی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانشگاه شهید رجایی

2 اداره آموزش و پرورش سنندج

چکیده

هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر الگوی حل مساله بر خلاقیت و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان دخترسال اول متوسطه شهر سنندج در درس شیمی بود. جامعه‌‌ی آماری پژوهش کلیه‌ دانش‌آموزان دختر سال اول متوسطه شهر سنندج بودند. برای انتخاب نمونه، دو کلاس به تعداد 60نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای تصادفی انتخاب و در دو گروه آزمایشی و گواه قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش شامل آزمون خلاقیت عابدی وآزمون عملکرد تحصیلی شیمی(دانشی،مهارتی ونگرشی) بود. ابتدا از هر دو گروه، پیش‌آزمون خلاقیت و عملکرد تحصیلی به عمل آمد، سپس متغیر آزمایشی(درس شیمی به روش حل مساله)در 3ماه به گروه آزمایش آموزش داده شد و در پایان، پس‌آزمون بر روی هر دو گروه انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده‌ها از روش‌های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار) و در بخش استنباطی از تحلیل کوواریانس استفاده گردید. نتایج تحلیل کوواریانس چند‌متغیره نشان داد که الگوی حل مساله بر خلاقیت دانش‌آموزان و مؤلفه‌های سیال بودن، انعطاف پذیری و ابتکار تأثیر مثبت داشته، اما دو گروه از لحاظ میزان بسط تقریباً معادل بودند. همچنین در بررسی تأثیر روش حل مساله بر عملکرد تحصیلی، نتایج نشان داد که تدریس شیمی به روش حل مساله به ترتیب بر نگرش‌ها، دانش‌ها و مهارت‌های دانش‌آموزان تأثیر مثبت دارد.

کلیدواژه‌ها


الف.فارسی
احمدی،غلامعلی(1376).کاربرد فرایند حل مساله در طراحی و تدوین برنامه‌های درسی علوم: با تأکید بر علوم دوره راهنمایی (رساله دکتری)، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه تربیت معلم، تهران.
انارکی، فیروز (1387).بررسی تأثیر فعالیت علوم بر پرورش خلاقیت کودکان پیش­دبستانی(پایان­نامه کارشناسی ارشد)، دانشگاه شهید رجایی، تهران.
بدریان،عابد؛کیامنش،علیرضا(1387).ضرورت بازاندیشی در برنامه درسی شیمی دوره‌های مختلف تحصیلی.هفتمین همایش ملی انجمن مطالعات برنامه درسی ایران، دانشگاه تربیت معلم تهران.
حمیدی، طاهر(1390). بررسیمیزانتاثیرتدریسبهروشحلمسالهبرافزایشخلاقیت، مقاله ارائه شده درسومین همایش شیوه‌های آموزش. دانشگاه شهید رجایی،تهران.
راهنمای برنامه درسی شیمی دوره متوسطه(1379). سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی، وزارت آموزش و پرورش، ایران.
سرداری گرده، باقر (1381). بررسی تحلیل محتوای کتب درسی علوم دوره ابتدایی در رابطه با اعمال ذهنی و شاخص­های خلاقیت از نظر گیلفورد (پایان­نامه کارشناسی ارشد)، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران.
شعبانی، حسن(1387). مهارت‌هایآموزشی،روش‌هاو فنونتدریس. جلد اول، تهران: انتشاراتسمت.
عابدی، جمال(1372). خلاقیت وشیوه‌های نو در اندازه‌گیری آن. مجله پژوهش‌های روان‌شناختی، 3، 46-54.
عبداله‌میرزایی، رسول؛حاتمی،جواد؛وتقی‌زاده بروجنی،سوسن (1389). مقایسه تاثیر روش تدریس قیاسی وسنتی در یادگیری مفاهیم انتزاعی شیمی.فصلنامه تعلیم وتربیت، 101، 111-128.
فتحی‌آذر،اسکندر؛ و حیدری فارفار،علی‌اکبر(1390).تعیین تأثیر روش حل مساله بر خلاقیت دانش‌آموزان.مقاله ارائه شده درسومین همایش شیوه‌های آموزش. دانشگاه شهید رجایی، تهران.
فضلی‌خانی، منوچهر(1388). راهنمای عملی روش‌های فعال و اکتشافی در آموزش. تهران: نشر آزمون نوین.
کرامتی، محمد‌رضا(1382). نگاهی نو و متفاوت به رویکرد مشارکتی. تهران: نشر آئین تربیت.
ملکی، حسن (1387). مقدمات برنامه ریزی درسی. چاپ دوم، تهران: سمت.
مهرمحمدی،محمود(1387).چرا باید برنامه درسی را به سوی مساله محوری سوق دهیم؟فصلنامه تعلیم و تربیت، 43-44.
ب.انگلیسی
Amabile,T.M. (1983). A model of creativity and innovation in organization. Research in Organizational Behavior,10, 123- 167.
Bryant, C.(2010). Creativity and technology. Evaluative Art Education, 63(2),43- 48.
Domin,S.D.(2007). Students’ perceptions of when conceptual development occurs during laboratory instruction.Chemistry Educational Research and Practice, 8(2), 140-152.
Dorin, A., & Korb, K. (2009).Improbable creativity. In J., McCormack, M., Boden, & M., Dinverno (Eds.). Proceedings of the Dagstuhl International Seminar on Computational Creativity. Springer: Heideberg.

Galbraith, R., E.,& Jones, T. M. (1975). Teaching strategies for moral dilemmas: An application of Kohlberg’s theory of moral development to the social studies classroom. SocialEducation,39, 16-22.

Roni,M. (2010). Successful problem solving. Journal of Research in Science Teaching, 47(9), 1094-1115.
Yang, H. L.& Cheng, H. H. (2009). Creative self- efficacy and its factors: An empirical study of information system analysts and programmers. Computers in Human Behavior,25(2),429-438.